در اینجا به برخی از نظرات در مورد دلایل معنوی افسردگی و پیشنهاداتی که ممکن است مفید باشد اشاره می شود .

ترس از آینده : افکار ناشی از ایمان و دعا در خداوند «به موقع بودن» حضور خداوند را به ما خاطر نشان می سازد . برای ما ، آینده یک چیز ناشناخته و نامعلوم است.حال آنکه ما می توانیم با این فکر راحت و آسوده شویم که هر کجا که آینده ما را نگران می کند ، خدا در آنجا خواهد بود. موسی با این افکار اسرائیل را آسوده خاطر کرد: «خداوند همیشه مدافع شما بوده است و دست جاودانی خدا همیشه پشتیبان شماست» تثنیه ۳۳:۲۷. هرچند که ما در حال غرق شدن هستیم ، بازوهای خدای جاودان برای حمایت ما را در بر می گیرند اگر ایمان ما به او حقیقی باشد ، نیازی به ترس از آینده نداریم.

اگر ما اعتقاد داشته باشیم که نجات ، نتیجه کارها است ، ما خودمان را برای شکست هم آماده می کنیم. هنگامی که ما نتوانیم به عنوان مثال مسیح – همانطور که می خواهیم – خدمت کنیم و کارها را به سرانجام برسانیم این حس، می تواند آنقدر تحقیرآمیز باشد که ما به افسردگی فرو ببرد حال آنکه ایمان، یک مفهوم آزاد کننده و رهایی بخش است. پولس نوشت: «بنابراین اکنون هیچ محکومیتی برای کسانی که در اتحاد با مسیح عیسی هستند وجود ندارد. زیرا فرمان حیات بخش روح القدس که در اتحاد با عیسی مسیح یافت می شود ، مرا از فرمان گناه ومرگ آزاد کرده است.» رومیان ۸: ۱،۲. دیگر نیازی به گناه به عنوان یک محدودیت مخرب و فلج کننده نیست. که مسیح با آن سر و کار داشته است و ما هنوز در معرض آن هستیم ، اما این وعده به ما داده شده که یک روز نفرین برداشته می شود و خود آفرینش، از قید فساد آزاد می گردد تا در آزادی پر شکوه فرزندان خدا سهیم شود – به آیه ۲۱ مراجعه کنید.

بیش از حد روی خودمان تمرکز می کنیم. واقعیت ناگوار این است که بشریت اساساً ضعیف است. ما همیشه قادر به اجرای همه چیز، همانطور که می خواهیم نیستیم – به رومیان ۷:۱۸ مراجعه کنید. به ناچار ، ما در بعضی از نقاط شکست خواهیم خورد. هنگامی که با وجود بهترین تلاش های ما ، شکست به وجود آید ، می تواند آنقدر افسرده کننده باشد که بیماری روانی را تسریع کند . پادزهر این است که روی خدا تمرکز کنیم و نه خودمان. خدا ما را ناکام نخواهد کرد یا ما را ناامید نمی کند. داشتن انتظارات غیر واقعی از ممکن ها و شدنی ها ، به چشم انداز ذهنی ما کمک نمی کند. اینکه پولس گفت «من می توانم همه کارها را از طریق کسی انجام دهم که مرا تقویت می کند» در واقع اعتماد به نفس پولس بود فیلیپین ۴: ۱۳ – اعتماد به نفس نه در خودش، بلکه در خدا و مسیح.

«سندرم الیاس» چه بود؟ – پس از فتح در کوه کارمل ، الیاس افسرده شد. او فکر کرد که شکست خورده است: و در خطاب به خداوند که از او پرسید اینجا چه می کنی ؟ پاسخ داد : «ای خداوند ، خدای متعال من همیشه تو را خدمت کرده ام ، تنها تو را اما مردم اسرائیل پیمان خود را با تو شکسته اند و ، محراب های خود را به پایین انداخته اند و پیامبران تو را با شمشیر کشته اند ، و من اینک فقط باقی مانده ام و اینک آنان قصد جان مرا دارند.» اول پادشاهان ۱۹:۱۰. وضعیت معنوی وحشتناک ملت و این احساس شکست به افسردگی الیاس کمک کرده است. اما در بیشتر موارد ، ما باید خودمان حواسمان به سلامت معنوی مان باشد. این بدان معنا نیست که ما باید خودخواه باشیم ، اما می دانیم که در این شرایط، این توجه و مراقبت به نفع ماست و ضروریست . دیدگاه ناقص الیاس نگاه کنید به ۱ پادشاهان ۱۹:۱۸ او را به مکانی تاریک برد و روحیه او را تضعیف کرد . نباید احساس خسران کرد و غمگین بود که اوضاع خوب نیست و می خواهیم همه چیز بهتر شود ، به جایش ما این اطمینان را داریم که خدا – نه خود ما – با آن برخورد خواهد کرد و از این طریق ما آسوده خاطر خواهیم شد.